مسئولیت اطلاعات و عملیات پایگاه را نیز بر عهده دارد . با شروع جنگ در حالی که در معاونت طرح و برنامه نیرو خدمت می کند همراه با بزرگان اف 5 چون مرحوم دانشپور ، شهید ذوقی مقدم ، آغاسی بیک ، لطفعلی ، جواد پور ، سلیمانی و ... جهت کمک به پایگاه دوم شکاری می آیند . صدای غرش سهمگین مرکب آهنین بالش لرزه بر دل دشمنان می اندازد . صبح روز یکم آبان ماه 15 روز ماموریت ایشان در تبریز به اتمام می رسد و برای مرخصی آماده سفر به تهران می باشد ( در آن زمان در چندین پایگاه 15 روز حضور و 15 روز مرخصی در نظر گرفته می شد ) ولی سی 130 چهارساعت تاخیر دارد . ایشان به گردان بر می گردد و می گوید یک پرواز می روم و برمی گردم اگر سی 130 آمد نگه اش دارید تا بر گردم . حدود ساعت 10 صبح روز یکم مهر ماه سال 59 دوفروند اف 5 ئی به خلبانی شماره یک سرگرد علی اقبالی و شماره دو ستوان شفیع حسین پور جهت بمباران پایگاه موصل به پرواز در می آیند . با رسیدن روی هدف به دلیل حجم بالای پدافند و کشف توسط شکاری های دشمن لیدر تصمیم به گردش به سمت هدف دوم می کند . هدف دوم بمباران پادگان العقره عراق در نزدیکی موصل است که محل تجمع یک تیپ از سربازهای اردنی می باشد که به کمک صدام حسین آمده اند . با رسیدن روی هدف پادگان به خوبی بمباران می شود و تلفات سنگینی از دشمن گرفته می شود . ولی روی همین منطقه هواپیمای لیدر هدف قرار می گیرد و شماره دوم باز می گردد و در گزارش خود می نویسد به وضوح اجکت و باز شدن چتر ایشان را دیده است . ولی عراق منکر این قضیه می شود و اعلام می کند چنین شخصی را دستگیر نکرده و یا جنازه و حتی لاشه هواپیمایش را ندیده است . ولی داستان چیز دیگری است . بافرود ایشان یک گروه سریعا برای دستگیری او اعزام می شوند و در حدود 10 تا 15 کیلومتری شمال شرق پادگان ایشان دستگیره می شود . دژخیمان از خدا بی خبر در همانجا ضمن شکنجه ، او را در میان دو جیپ می بندند و او را به دو نیم می کنند بازهم از روی قصاوت و سنگدلی نیمی از بدن را در نینوا و نیم دیگر را در موصل دفن می کنند . در نهایت پیکر پاک ایشان در سال 81 از هر دو محل خارج و در تاریخ سی ام تیرماه سال 81 تحویل مقامات ایرانی می گردد .
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: مطالب در خصوص شهدای بزرگوار ارتش ج ا ا و انانی که زنده هستند، ،