
خدا برای خلق هر گوشه از پهنه بیکران هستی قلم مویش را در رنگی فرو برد و با هنرمندی، نقش و نگاری تماشایی آفرید. به زمین که رسید، ظرافت و هنرش را چندین برابر کرد و رقص رنگ ها را به اوج خود رساند. گوشه ای را به رنگ سبز در آورد و چمنزارها و دشت ها را در همه جایش گستراند، بر سر راهش طلایی و زرد را به کار گرفت تا کویر را نقاشی کند و دانه دانه ی شن ها را به رنگی ویژه در آورد. سپس استواری و استقامت را چاشنی کارش کرد و کوه ها را آفرید و در ادامه در هر سرزمینی شاهکاری حیرت انگیز را به تصویر کشید.
این خالق بی همتا با رسیدن به ایران، هر دیاری را به رنگی در آورد و به کار هنرمندانه اش ادامه داد. جنوب ایران را به گونه ای دیگر خلق کرد؛ گویی می دانست که این خطه قرار است میزبان مردمانی گرم و صمیمی باشد، پس به هنگام به تصویر کشیدن خورشید، گرمای بیشتری را به آن بخشید و با جاری ساختن آب در پهنه ی نیلگون خلیج فارس، همه چیز را تمام کرد. سپس بالا و بالاتر رفت و از دور به تماشای شاهکارش نشست؛ هنوز یک چیزی در این میان کم بود. به سرعت دوباره مشغول شد. نقطه ای را در میان آبهای خلیج فارس در نظر گرفت و از هر رنگی، ذره ای به آن بخشید. خاک این منطقه را به رنگ سرخ در آورد و شاهکاری شگفت انگیز خلق نمود؛ جایی که آبی دریا به سرخی خاک می پیوندد...
:: موضوعات مرتبط: شهر شناسی، ،